چه روزیه امروز !
چه روزیه امروز ! وای امروز یک کم خبیث شدم 
آخه بلاخره تعطیلی تهران تموم شد و همه برگشتن سرکار و زندگیشون ،ای بابا مسخره کردن به خدا به قول شوهری اگه خودت هم تعطیل میشدی از این حرف ها میزدی و من در پاسخ میگم آخه من گناه دارم دیگه
ولی به هر حال برادر شوهری و خانواده از مسافرت برگشتن و امروز بعد از کلی تفریح رفتن سرکار و اما خواهر شوهر بعد از ٦ ماه مرخصی زایمان امروز رفتن سرکار نمی دونم حالش چه جوریه ولی قاعدتا" گرفته هست ولی دلم برای ستیا جوجه اش می سوزه آخه خانمی هم باید بره باهاشون سرکار ناگفته نماند که خواهری شوهری کارمند مهدکودک هستن و دخترشون هم از همین حالا فعالیتشون رو شروع کردن به این میگن یک خانواده اکتیو و فعال !
ولی خبر مهم اینکه دیشب تولد برادر شوهری بود و این خانواده حساس تصمیم گرفتیم که سورپرایزش کنیم جاتون خالی خیلی خوش گذشت رفتیم فرحزاد و شام خوردیم بعدش هم کیک و کادو و ادامه سورپرایزها .
