عسل عسل ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

نفس ما

عشق خاله امیررضا

1391/5/25 13:43
نویسنده : فاطمه
167 بازدید
اشتراک گذاری

جوجه جونم امروز میخوام درباره یک پسمل خواستنی بنویسم

اولین نفری که فهمید این شازده تو راهه من بودم خوهری جواب آزمایشش رو که گرفت اومد پیش من و بهم گفت داری خاله میشی خیلی خوشحال شدم و کلی بوسش کردم اما خودش یکم ناراحت بود میگفت آخه من با این کار کردنم چه جوری این دوران رو بگذرونم !من گفتم چیزی نیست تو هم مثل بقیه من کمکت میکنم آخه من وخواهری با هم یک جا کار میکنیم

روزی که برای تعییت جنسیت رفتیم باورمون نمیشد پسر باشه چون خیلی تنبل بود و اصلا " تکون نمی خورد ولی پسر بود دیگه از نوع تبلش ناگفته نماند که بعد از تعیین جنسیت خرید سیسمونی هم سرعت بیشتری به خودش گرفت و تقریبا " تا آخر بهمن همه چیز از  جمله تخت و کمد خریداری شد چون توی اسفند همه جا شلوغ میشد و فروردین هم که همه جا تعطیل بود و یا ممکن بود بخواد زودتر به دنیا بیاد

دو روز تموم ما کار کردیم تا تونستیم اتاق شازده رو آماده کنیم بلاخره تموم شد و حالا منتظر اعلام اسم شازده از طرف پدر و مادر گرامیشون بودیم و بعد از ٨ ماه اعلام کردن ((( امیر رضا )))

روز موعود فرا رسید همه کلی استرس داشتیم توی خانواده ما این شازده نوه اول بود و کسی تجربه نداشت خود خواهری خیلی خوب بود ولی من از حالت تهوع داشتم میمردم مامان و بابام هم تقریبا" در حالت سکته بودن و اصلا نمی تونستن حرف بزنن ساعت ٩ قرار بود بیمارستان پاسارگاد باشیم بعد از انجام کارهای اداری و پذیرش ساعت ١٠ اومدن بردنش خیلی لحظه های سختی رو گذروندیم تا بلاخره صدامون کردن بریم که میخواد بره اتاق عمل ما هم سراسیمه رفتیم بالا داداش کوچیکم در حال فیلم برداری بود و من هم مدام  باهاش حرف میزدم تا مضطرب نشه  ساعت ٢ ظهر بردنش اتاق عمل دیگه اون موقع بود که من زدم زیر گریه لحظه های سختی رو گذروندیم ولی بلاخره تموم شد شازده ساعت ١٥:١٤ ظهر در تاریخ ٢٣/١/٩١ در بیمارستان پاسارگاد به دنیا اومدن

امیر رضا - یک روزه بیمارستان

.

امیر رضا ٤ ماهگی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس ما می باشد